درباره ی کشور شیران . دلیران و عاشقان وطن و اسلام . ایران

سلمان و نماز اول وقت


نقل شده که روزی سلمان بخانة حضرت زهرا (ع) آمد دید که آنحضرت نشسته نزد آسیابی و جو از برای فرزندان خود آسیاب می کند و دست مبارکش مجروح گردیده و پینه کرده و خون بر چوب آسیا روان شده و حضرت امام حسین(ع) در گوشه خانه از گرسنگی گریه و اضطراب می کند.

سلمان عرض کرد: ای دختر رسول خدا (ص) چرا دستهای شما از آسیاب مجروح شده و پینه کرده است؟ این فضّه کنیز شما حاضر است چرا این خدمت را به او واگذار نمی کنی و خود را به زحمت می اندازی ؟ فرمود: حضرت رسول خدا(ص) مرا وصیت کرده است که خدمت خانه بک روز با فضّه باشد و یک روز با من! دیروز نوبت فضّه بود . سلمان عرض کرد: من بنده آزاد کرده شمایم بفرمائید که حضرت حسین(ع) را خاموش کنم یا آسیاب را بگردانم؟

حضرت فرمود که من حسین را بهتر می توانم تسکین بدهم تو آسیاب را بگردان ، چون سلمان مقداری جو آرد کرد و دستاس نمود (در این هنگام وقت نماز رسید و صدای اذان بلند شد)

همینکه سلمان صدای اذان را شنید آماده نماز شد و برای نماز به مسجدرفت پس از ادای نماز آنچه دیده بود برای حضرت امیرالمؤمنین (ع) نقل کرد آنحضرت از شنیدن این قضّیه گریان شد و بخانه برگشت ولی چیزی نگذشت که امیرالمؤمنین (ع) با تبّسم به مسجد آمد رسول خدا(ص) از سبب خنده و تبّسم آنحضرت پرسیدند؟ امیرالمؤمنین (ع) گفت:

چون به خانه برگشتم فاطمه (ع) را دیدم که برپشت خوابیده بود و فرزندم حسین(ع) در روی سینه اش بخواب رفته و آسیاب بدون آنکه دستی پیدا باشد برخود می گردید!

رسول خدا (ص) تبّسم کرده فرمود: یا علی مگر نمی دانی که خدا را فرشتگانی است که در روی زمین می گردند و به محمّد و آل محمّد(ص) تا روز قیامت خدمت می کنند.

" برگرفته شده از ترجمه بیت الاحزان ص 38 "

منبع مطلب: http://www.worldprayer.ir/post/216



:: برچسب‌ها: داستان هایی کوتاه درباره ی نماز, نماز, داستان های نماز, داستان های کوتاه,,
نویسنده : تیم وبلاگ نویسی خانه ی من . ایران
تاریخ : دو شنبه 22 دی 1393
زمان : 10:42
نماز بنده ی صالح


امام کاظم (ع) را هارون الرشید خلیفه عباسی به طرز عجیبی از مدینه به بغداد آورد و زندانی کرد، امام همچنان 4 یا 7 یا 14 سال در زندان هارون بود تا در زندان مسموم شده از دنیا رفتند.

یکی از خاطرات زندان این که هارون یکی از کنیزه های زیبا روی و خوش اندام خود را به عنوان خدمتگزار امام به زندان فرستاد (ولی قصد هارون این بود که امام به او مایل شود یا بهانه بیابد و بدینوسیله آن حضرت را از نظر مردم بی قدر نشان دهد.)

هارون الرشید یکی از خادمان را مامور کرده بود تا از حال آن ندیمه زیباروی با امام گزارش دهد، روزی مامور به زندان آمد و دید کنیزه به سجده افتاده و با حال خاصی می گوید: «قدس سبحانک، سبحانک» ای خدا تو از هر عیبی پاک و منزه هستی و سر از سجده بر نمی دارد، مامور این موضوع را به هارون گزارش داد، هارون دستور داد کنیزه را نزدش آورند در حالی که به آسمان می نگریست و بدنش به لرزه در آمده بود.

هارون گفت: «چگونه هستی، حالت چطور است؟»

کنیزه گفت: «من در زندان کنار امام ایستاده بودم. او شب و روز به نماز و عبادت اشتغال داشت و تسبیح خدا می گفت و مقام والای او مرا تحت تاثیر قرار داد و به سجده افتادم و تسبیح خدا گفتم که این مامور آمد و مرا به اینجا آورد».

هارون او را تهدید کرد که جریان را به کسی نگوید، امام او در هر فرصتی از عبادت و نماز بنده صالح، امام هفتم (ع) سخن می گفت و آن چنان منقلب شده بود که همواره در یاد خدا بود و چند روز قبل از شهادت امام از دنیا رفت.

[برگرفته از کتاب نماز راز دوست - نگارش از علی رستمی]

منبع مطلب: http://www.worldprayer.ir/post/442



:: برچسب‌ها: داستان كوتاه نماز صبح, داستان, داستان هایی در مورد نماز, داستان نماز, داستان هایی از نماز, نماز صبح,
نویسنده : تیم وبلاگ نویسی خانه ی من . ایران
تاریخ : دو شنبه 22 دی 1393
زمان : 10:41
نماز عاشورا


پيشوايان در نماز

ظهر عاشورا بود و عده اي از ياران امام حسين (ع) به شهادت رسيده بودند. يكي از ياران امام، خدمت ايشان آمد و گفت :
« وقت نماز است. نماز مان را چگونه بخوانيم؟»
سپاهيان دشمن در مقابل ايستاده و گروهي نيز مشغول مبارزه بودند. امام حسين (ع) سر به آسمان بلند كرد و فرمود:
« خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد. اذان بگو تا نماز را به جماعت بخوانيم.»
بعد از اذان، امام و يارانشان در ميدان مشغول خواندن نماز جماعت شدند؛ در حالي كه دو نفر از ياران امام حسين (ع) در مقابل نمازگزاران ايستاده بودند تا تيرها و نيزه هاي دشمن به نمازگزاران نخورد.



:: برچسب‌ها: حکایت واقعی حضور قلب در نماز, نماز, حکایت, حکایت واقعی, حکایت هایی درباره نماز, داستان نماز,
نویسنده : تیم وبلاگ نویسی خانه ی من . ایران
تاریخ : دو شنبه 22 دی 1393
زمان : 10:39


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.